جدول جو
جدول جو

معنی دایگی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

دایگی کردن
دایه بودن، شیر دادن به کودک و پرستاری کردن او
تصویری از دایگی کردن
تصویر دایگی کردن
فرهنگ فارسی عمید
دایگی کردن
(پَ سِ شُ دَ)
حضانت. (دهار). دایگانی کردن. شیردادن زنی بچۀ دیگری را:
وز دوستی زر که بنزدیک او بود
گاهیش دایگی کند و گاه مادری.
فرخی.
دایگی کن بنوازش که نزاد
پانصد هجرت ازو به فرزند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ادیبی کردن
تصویر ادیبی کردن
علم ادب آموختن به کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داوری کردن
تصویر داوری کردن
قضا، حکومت، محاکمه، دیوان کردن، فصل
فرهنگ لغت هوشیار
روی خوش نشان دادن تازه رویی کردن، گرم پرسیدن تعارف کردن خوش آمد گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
دریوزه کردن کدیه کردن سوال کردن: گر گدایی کنی از درگه او کن باری که گدایان درش را سرسلطانی نیست. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تازگی کردن
تصویر تازگی کردن
((زِ کَ دَ))
گشاده رویی کردن، گرم پرسیدن، خوش آمد گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خانگی کردن
تصویر خانگی کردن
Domesticate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دایره کردن
تصویر دایره کردن
Round
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از داوری کردن
تصویر داوری کردن
Arbitrate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خانگی کردن
تصویر خانگی کردن
domesticater
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دایره کردن
تصویر دایره کردن
округлять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از داوری کردن
تصویر داوری کردن
裁定
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خانگی کردن
تصویر خانگی کردن
domesticar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از داوری کردن
تصویر داوری کردن
arbitrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دایره کردن
تصویر دایره کردن
redondear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از داوری کردن
تصویر داوری کردن
arbitrare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دایره کردن
تصویر دایره کردن
arrotondare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خانگی کردن
تصویر خانگی کردن
addomesticare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از داوری کردن
تصویر داوری کردن
arbitrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دایره کردن
تصویر دایره کردن
arredondar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خانگی کردن
تصویر خانگی کردن
domesticar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دایره کردن
تصویر دایره کردن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از داوری کردن
تصویر داوری کردن
арбитрировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خانگی کردن
تصویر خانگی کردن
驯化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خانگی کردن
تصویر خانگی کردن
oswoić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از داوری کردن
تصویر داوری کردن
arbitrażować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دایره کردن
تصویر دایره کردن
zaokrąglać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دایره کردن
تصویر دایره کردن
округляти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خانگی کردن
تصویر خانگی کردن
одомашнить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خانگی کردن
تصویر خانگی کردن
приручити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از داوری کردن
تصویر داوری کردن
schlichten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دایره کردن
تصویر دایره کردن
rund machen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خانگی کردن
تصویر خانگی کردن
zähmen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از داوری کردن
تصویر داوری کردن
арбітрувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی